وضعیت زنان کرد عراقی

ساخت وبلاگ

لطفاً برای آشنایی خوانندگان ایرانی، مختصری از سوابق سیاسی و تحصیلات خودتان بیان کنید؟
من چنارسعد عبدالله اهل شهر اربیل در کردستان عراق و متولد سال ۱۹۷۴ هستم. تحصیلات ابتدایی را در اربیل و مقاطع راهنمایی و دبیرستان را در ایران در شهر ارومیه گذراندم. پس از آن برای دانشگاه به کردستان عراق بازگشتم. دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته جامعه‌شناسی و دکترا در همین رشته هستم. کارشناسی ارشدم در رشته جامعه‌شناسی سیاسی و دکترا نیز در رشته جامعه‌شناسی آموزش‌وپرورش است.

پس از آن که چند سال به عنوان استاد دانشگاه فعالیت داشتم، در سال ۲۰۰۵ نماینده پارلمان برای مدت یک سال شدم. پس از آنکه کابینه پنجم دولت تشکیل شد از بنده به عنوان عضو پارت دموکرات کردستان درخواست شد وزیر امور شهیدان و انفال‌شدگان شوم. از این رو، در سال ۲۰۰۶ در مقام وزیر شروع به کار کردم. پس از اتمام کابینه پنجم و آغاز به کار کابینه ششم، دیگر در وزارت باقی نماندم و به دانشگاه بازگشتم. امسال در ماه دسامبر هنگام برگزاری کنگره پارت دموکرات کردستان، خود را برای ریاست پارتی کاندیدا کردم و در کنگره رأی آوردم . اکنون عضو انجمن ریاست پارت دموکرات کردستان هستم.

آیا تاکنون کتاب، مقاله و آثاری منتشر کرده‌اید؟
بله، می توانم بگویم از سال ۲۰۰۰ به طور مداوم در روزنامه‌های کردستان کار کرده‌ام. از نشریه «خه بات»، فعالیت خود را شروع کردم و در سال ۲۰۰۳ در مرکز دانشگاه روزنامه‌ای را به نام «راه» منتشر کردیم، که بنده صاحب امتیاز آن بودم. این نشریه به مدت دو سال انتشار یافت. در سال‌های بعد به طور مستمر نوشته‌هایم را در روزنامه‌های مختلف منتشر کردم. همواره تلاش کرده‌ام که از کار روزنامه‌ای و رسانه‌ای جدا نشوم. اکنون به صورت هفتگی سرمقاله روزنامه «هولیر» را می‌نویسم. با این حال، همزمان به طور مستمر به کار پژوهش نیز مشغول هستم. هر دو پایان‌نامه ارشد و دکترای من نیز به صورت کتاب چاپ شده است. حالا نیزمشغول پژوهشی دیگر با موضوع «خانواده در جامعه کرد» هستم که در مراحل پایانی خود قرار دارد و امیدوارم آن را نیز در آینده نزدیک چاپ کنم. برنامه‌های بسیاری دارم امّا فعالیت در حوزه سیاسی و اداری، بسیار مانع بوده است که به حوزه علم بیشتر اهمیت دهم.

آیا برای دولت و حکومت منطقه‌ای نیز کار پژوهشی و مطالعاتی انجام داده‌اید؟
به صورت مستمر؛ من به کار پژوهش و نظرسنجی بسیار اهمیت می‌دهم؛ باید پیوسته کار نظرسنجی انجام شود و نظر مردم با پرسش‌های اجتماعی مختلف گرفته شود. به همین دلیل به صورت مستمر در مرکز دانشگاه، علاوه بر راهنمایی پایان‌نامه‌های دانشجویان، با همکاری دیگر افراد دانشگاهی تلاش کردم که در این حوزه نیز فعالیت کنم.

به لحاظ موقعیت اجتماعی، زن‌ها پیش از ۱۹۹۱ که صدام دستش از کردستان عراق کوتاه شد چه موقعیت و جایگاهی داشتند و اکنون در چه وضعیتی قرار دارند؟
تا پیش از سال ۱۹۹۱ وقتی از زن، کار زنان، فعالیت زنان و به ویژه زن کرد عراق پرسش می‌شد، در ارتباط و پایبندی با آن وضعیت سیاسی حاکم بر منطقه، کردستان عراق و کل کشور بود. تا پیش از سال ۱۹۹۱ زن کرد چندان در تحصیل، اشتغال و فعالیت در سایر حوزه‌های مختلف آزاد نبود. به همین دلیل پیش از سال۱۹۹۱ آن زنانی که می‌خواستند کار کنند و آن‌هایی که به صورت عمومی در رسانه‌ها حضور داشتند و یا در حوزه سیاست به شیوه عمومی فعالیت می‌کردند، بیشتر زنانی بودند که نسبت به رژیم بعث تمایل و علاقه‌ای داشتند. از آنجا که کردها به طور مداوم در حال نبرد و یا پیشمرگه در کوهستان بودند و احزاب کردستانی دشمن رژیم صدام و دیکتاتوری بودند، تنها تعداد کمی از زنان کرد به استقبال خواسته‌های رژیم بعث می‌رفتند و در نهادهای مدنی حضور می‌یافتند و با رژیم همکاری داشتند.
بنابراین می توانم بگویم پیش از سال ۱۹۹۱، فعالیت و کار کردن زنان به مانند آنچه پس از سال ۱۹۹۱ روی داد، نبود. پس از سال ۱۹۹۱ که کردستان آزاد شد و احزاب سیاسی بازگشتند، تغییراتی در وضعیت زنان رخ داد. هرچند به لحاظ اجتماعی نمی‌توانم ادعا کنم تغییرات زیادی روی داده‌است. تا سال ۱۹۹۵، زنان احساس می‌کردند موقعیتی که در آن قرار دارند چه به لحاظ اداری و چه سیاسی و رسانه‌ای به خود آنان تعلق دارد و خودشان مالک آن هستند. این رژیم را متعلق به خودو رژیمی می‌دانستند که همیشه آرزوی آن را داشتند. سیاست و حاکمیتی که خود را صاحب‌خانه آن می‌دانستند. به همین دلیل تلاش می‌کردند که همه در آن مشارکت داشته باشند و کمتر دوری می‌جستند. با این وجود، شرایط و سنت اجتماعی و نظام مردسالاری که در کردستان وجود داشت به نوعی مانع از آن بود که زنان در این عرصه وارد شوند. اما حداقل ترس سیاسی از کسی که به او خدمت می‌کنید در میان نبود.
از سال ۱۹۹۶ به بعد هر ساله این حرکت به طور مداوم در حال شکوفا شدن است. بعد از آن که دروازه کردستان عراق به روی مردم کشورهای خارجی بویژه کشورهای اروپایی گشوده شد، درآمیختگی فرهنگی نیز به مدد آمد تا حرکت‌هایی به نام دموکراسی، حقوق بشر و فمینیسم به وجود آید. این کارها با این هدف آغاز شد که نظام اجتماعی که در کردستان عراق بود، بویژه ستم مردسالاری کمرنگ و ضعیف شود و فرصت بیشتری برای زنان مهیا گردد. البته نمی‌توانم بگویم این حرکت‌ها سریع و موفق بود؛ مشکلات بسیاری هم پیش آمد.
در سال‌های ۶ ـ ۱۹۹۵ چرخشی در کردستان روی داد که به نوعی بازگشت به عقب محسوب می‌شود و آن هم جنگ داخلی بین پارتی و اتحادیه بود. البته قبلاً هم جنگ داخلی میان احزاب کردستانی، ترکیه و پ.ک.ک به وجود آمده بود. بعدها رشد و شکوفایی احزاب اسلامی سیاسی در کردستان نیز عاملی شد برای بازگشت به عقب. هنگامی که کل جامعه عقب می‌ماند بدون شک زنان نیز به عنوان بخشی از مردم جامعه دچار عقب ماندگی می‌شود. اما گسترش حرکت اسلام سیاسی در کردستان، به شیوه‌ای دیگر مانعی در مقابل فعالیت زنان در حوزه‌های گوناگون بود. اهمیت دادن به بحث حجاب را در این دوره می‌بینیم.

بحث حجاب از گذشته برایشان مطرح بود یا اکنون هست؟
کرد عراقی یک ملت مسلمان است و در پیروی کردن از آداب اسلامی در بسیاری اوقات از جمله ملت‌هایی به شمار می‌رود که بسیار پایبند و مقید به آیین خود بوده است. ولی به لحاظ فرهنگی، کردها دارای فرهنگ متفاوتی هستند. زنان کرد تا اندازه زیادی آزادی داشته‌اند و صورتشان پوشیده نبوده است. حجابی که اکنون زنان کرد از آن استفاده می‌کنند یک حجاب کردی نیست. این نوع حجاب و از بیرون از فرهنگ ما تحمیل می‌شود.

منظورتان از این که می‌گویید حجاب از بیرون وارد شده است چیست ؟
گمان می‌کنم این یک فرهنگ عربی است.

آن نظام پدرسالاری یا مردسالاری که اشاره کردید، توسط رژیم بعثی تقویت می‌شد یا جامعه شما مقاومت می‌کرد؟ چون به هر حال از این منظر نظام بعثی مترقی‌تر از نظام‌های سلطنتی سنتی عربی بود؟ به نظر می‌رسد ساختار قبیله‌ای و سنتی خانواده‌های کرد درصدد حفظ نظام اجتماعی هستند.
بدون شک در زمان بعث سیاستی وجود داشت که با فلسفه بعث در ارتباط بود. این رژیم در برخی موارد با سختی و فشار، سیستم اجتماعی را نیز تغییر می‌داد. زنان را به خدمت سربازی می‌برد. زنان را در گروه‌های تئاتری قرار می‌داد. همه این‌ها به اجبار در خدمت خود او بود. پس از سال‌های دهه ۸۰ حکومت عراق به نوعی نشانه‌های مجامله طیارات اسلامی را تبلیغ می‌کرد. به همین دلیل کلمه الله اکبر را به پرچم خود اضافه کرد، تا اعلام کند که من نیز با جهان اسلام و همسو با آن هستم. در حقیقت می‌خواهم به شما بگویم در بسیاری اوقات در سیاست به خاطر حفظ منافع موقعیت گروه از دین استفاده می‌شود. این استفاده گاهی منجر به وقوع تخلف می‌شود و گاهی هم به مدنیت و پیشرفت می‌انجامد. دین به ویژه دین اسلام بسیار قابل تفسیر است و این بستگی به آن دارد که طرف‌ها چگونه از آن استفاده می‌کنند.

کردستان...
ما را در سایت کردستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hsi kordestaan بازدید : 157 تاريخ : دوشنبه 10 خرداد 1400 ساعت: 19:01